بنام خدا
خانمی طوطی ای خرید اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند.
او به صاحب مغازه گفت این پرنده صحبت نمی کند .
صاحب مغازه گفت : آیا در قفسش آینه ای هست ؟ طوطی ها عاشق آینه هستند ، آن ها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند . آن خانم یک آینه خرید و رفت .
روز بعد باز آن خانم برگشت طوطی هنوز صحبت نمی کرد .
صاحب مغازه پرسید : نردبان چه ؟ آیا در قفسش نردبانی هست ؟ طوطی ها عاشق نردبان هستند. آن خانم یک نردبان خرید و رفت .
اما روز بعد باز هم آن خانم آمد .
صاحب مغازه گفت : آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد ؟ نه ؟ خب مشکل همین است . به محض این که شروع به تاب خوردن کند ، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد . آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت .
وقتی که آن خانم روز بعد وارد مغازه شد ، چهره اش کاملأ تغییر کرده بود . او گفت : طوطی مرد !!!
صاحب مغازه شوکه شد و پرسید : آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد ؟!!
آن خانم پاسخ داد : چرا ، درست پیش از مردنش با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی ها نمی فروختند ؟!!
سخن روز : هیچگاه دانش را با خرد اشتباه نگیرید. دانش به شما کمک میکند زندگی را بگذرانید، خرد کمکتان میکند زندگیتان را بسازید. ساندرا کری (Sandra Carey)